loading...
بروزترين سايت اس ام اس،عكس،بيوگرافي،آهنگ،ترول،اخبار،آهنگ پيشواز، مد
سایت جدید اس ام اس کده شهر آفتاب

Hamid بازدید : 10004 چهارشنبه 30 مرداد 1392 نظرات (0)

خلاصه داستان :

اين داستان، داستان زندگي دختر جواني به نام شقايق است. شقايق در يک خانواده 
معمولي در جنوب شهر تهران زندگي ميکرد. خواهر شقايق ليلي با احسان ازدواج کرده بود و در ظاهر زوج 
خوشبختي بودند. شقايق هم عميقاً شوهر خواهرش را دوست داشت. زندگي آرام و خوبي داشتند تا 
اينکه پسر عموشون سعيد بعد از سالها از ژاپن بر ميگرده و آتش زير خاکستر مانده عشق ليلي را با 
خواستگاري از شقايق روشن ميکنه. شقايق به سرعت او را رد ميکنه ولي ليلي پنهاني با سعيد قرار 
ميذاره و تصميم ميگيره که از احسان جدا بشه و با سعيد ازدواج بکنه. احسان که عاشقانه ليلي را 
دوست داشت شکست عشقي بدي ميخوره. 

شقايق که از اول هم عاشقانه احسان را دوست داشته 
بعد به احسان نزديک ميشه ولي احسان بدجوري او را بيرون ميکنه و يکي دو روز بعد قبول ميکنه که با 
شقايق ازدواج کنه به اين شرط که تا ابد جدا از هم زندگي کنند و فقط در ظاهر زوج خوشبختي باشند..
شقايق که عشق او را کور کرده بود تمام شرط و شروط احسان را ميپذيره و به اين فکر ميکنه که بالاخره 
از محبت خارها گل ميشود. در حاليکه نميدونسته احسان ديگه قلبي نداره که به او تقديم کنه.
سرنوشت انتقام خودش را از ليلي و سعيد ميگيره و ..

اسم کامل اين رمان عاشقانه عاشقم باش است و فوق العاده خواندني و جذاب است!


نويسنده: نجمه پژمان

قسمتی از این رمان زیبا:

ديگه از دستش کلافه شده بودم. آرزو مي کردم که زودتر به خانه برسم تا از نگاههاي خيره و حرفهاي 
عاشقانه اش نجات پيدا کنم.
صورتم را به طرف خيابان چرخاندم تا حد اقل از نگاههاي عاشقانه اش در امان باشم،پشت چراغ قرمز 
توقف کرده بوديم که شيشه را پائين کشيد.صداي بچه گانه اي به گوشم رسيد که مي گفتآقا گل دارم 
گلهاي قشنگ،گل مريم،رز،داوودي لطفاً براي خانمتان گل بخريد.آنقدر از دست مسعود عصباني بودم که 
برنگشتم صورت آن بچه را نگاه کنم صداي مسعود را شنيدم که مي گفت:
- داوود را در خانه جا گذاشتيم پس داوودي نمي خوايم،مريم و رز هم دوست ندارم ببينم گل شقايق 
نداري؟
- خير آقا!
گوشهايم را تيز کردم تا ببينم درست شنيدم خدايا اين پسر عموي ديوانه از جان من چه مي 
خواست؟عجب غلطي کردم با او همراه شدم!
- حيف شد اگر گل شقايق داشتي حتما ازت مي خريدم البته اشکال نداره چون ما خودمون گل اصليه رو 
داريم ايناهاش اينجا نشسته.
با خود گفتم،مسعود بيچاره فکر کردي بچه گير آوردي و مي توني با اين الفاظ عاشقانه قلب منو تسخير 
کني بهتره دمت را روي کولت بذاري و بري پيش همونايي که دلشون برات غش و ضعف مي ره.
گاهي خودم متعجب مي شدم که چرا تا حالا نگذاشته ام هيچ عشقي به دلم نفوذ پيدا کنه من 
نجواهاي عاشقانه را از گوشه و کنار مي شنيدم اما هميشه خونسرد نظاره گر بودم دوست نداشتم هيچ 
مردي به من ابراز علاقه کند زيرا دردي در دل داشتم که ناگفتني بود و همان باعث شده بود تا دريچه قلبم 
را به رو هيچ کس نگشايم .
خواهرم هميشه منو به باد مسخره مي گرفت و مي گفت تو قلبي از سنگ داري،من زماني که به سن 
تو بودم با هر کلمه عاشقانه اي صورتم گل مي انداخت اما تو انگار نه انگار که جنس مخالفي به تو ابراز 
علاقه مي کند خيلي بي تفاوتي، و من در دل مي گفتم، دردي در سينه دارم که اگر گويم زبان سوزد 
ورنه مغز و استخوان سوزد.

فرمت : ZIP / حجم: 823 KB - دانلود رمان عاشقم باش برای جاوا/دانلود

فرمت : ZIP / حجم: 936 KB - دانلود رمان عاشقم باش برای آندروید/دانلود

فرمت : ZIP / حجم: 1.43 MB - دانلود رمان عاشقم باش برای pdf/دانلود

فرمت : ZIP / حجم: 251 KB - دانلود رمان عاشقم باش برای آیفون و تبلت/دانلود

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    کدام مطلب را بیشتر می پسندید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 768
  • کل نظرات : 59
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 87
  • آی پی امروز : 185
  • آی پی دیروز : 169
  • بازدید امروز : 540
  • باردید دیروز : 417
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 12
  • بازدید هفته : 7,503
  • بازدید ماه : 7,135
  • بازدید سال : 80,756
  • بازدید کلی : 896,742
  • خبرنامه سایت

    ایمیل خود را وارد کنید:

    Delivered by FeedBurner

    چت روم اس ام اس کده شهرآفتاب